🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 قالب شعری ترنج چیست؟

(ثبت: 237965) فروردین 21, 1400 
قالب شعری ترنج چیست؟

#قالب_شعری_ترنج

برخی ویژگی های قالب شعری #ترنج (ابتکار شاعر و ترانه سرای گرامی، جناب آقای بهنام #حیدری_فخر)

1. در ترنج، همه (یا بیش تر) مصراع ها، همقافیه اند، با این حال، آزادی عمل شاعر برای غیر همقافیه آوردن تعدادی از مصراع ها ی میانی به منظور پردازش بهتر، مورد توجه و تأکید قرار گرفته است.

2. ترنج، پذیرای انواع پردازش های وزنی است و می توان ترنج هایی با وزن پردازی عروضی، هجایی و… سرود.

3. در ترنج، همه (یا بیش تر) مصراع ها نسبت به هم دارای طول برابری هستند، با این حال، به دلایلی ازجمله: برجسته سازی یا تنوع پردازی، می توان تعدادی از مصراع های آن را کوتاه تر از بقیه ی مصراع ها به کار برد، البته بشرطی که مصراع های کوتاه، طول برابری با هم داشته باشند.
باید توجه داشت که تفاوتِ طولیِ مصراع ها در ترنج،
در تعداد کمی از مصراع های آن اتفاق می افتد و متفاوت است با تفاوتِ طولیِ یکنواخت در قالب مُستَزاد و همچنین تفاوتِ طولیِ مستمر و بی قاعده (یا دست کم، بدون قاعده ی مشخص و غیر شخصی) در شعر نیمایی.

4. ترنج، بعنوان گونه ای امروزین، درون مایه هایی امروزین دارد و کاربرد زبان و نگاه نو در آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است، به عنوان مثال،
تصویرپردازی و نگاه سینمایی و از این قبیل پردازش ها در آن مورد تأکید است.

5. در ترنج، کل شعر، بعنوان واحد در نظر گرفته می شود
و پیوند طولی و عرضی مستحکمی در همه ی قسمت های آن برقرار است(در صورتی که مثلا در قالب سنتی غزل، هر بیت بطور جداگانه و مستقل نمود پیدا می کند)

6. از ویژگی های قالب یا به عبارت بهتر، گونه ی شعری ترنج، پیوند میان سنت و نوآوری یا به عبارت بهتر، پیوند میان قاعده مندی سنتی و انعطاف پذیری امروزین است بطوری که مواردی همچون قاعده مندی همه یا بیش تر مصراع ها و امکان یا حتی ارجحیت وزن پردازی عروضی،
از جنبه های سنتی ترنج است و مواردی همچون انعطاف در پذیرش برخی مصراع های غیرهمقافیه (در موارد نیاز) و امکان بهره گیری از وزن پردازی هایی خارج از عروض سنتی،
از جنبه های نو در آن،
با این حال، زبان و درون مایه ی
فکری در شعر ترنج، با معیارهای امروزین، هماهنگی بیش تری دارد.

نکته:
آیا ترنج، همان تمام مطلع است؟

تمام مطلع – که پیشینه ای تقریبا هزار ساله در شعر فارسی دارد – شعری است با وزن پردازی عروضی که همه ی مصراع های آن، همقافیه اند.
با توجه به آنچه درباره ی ویژگی های گونه ی شعری ترنج گفته شده است، تفاوت های قابل توجه آن با تمام مطلع، قابل انکار نیست و بسیار بیش تر از تفاوت های غزل و قصیده ویا بیش تر از تفاوت های دوبیتی و رباعی در مقایسه با هم است.
در یک کلام: تمام مطلع، قالب یا شبه قالبی کاملا سنتی است، اما ترنج، گونه ای شعری در میانه ی شعر سنتی و نو و دارای معیارهای امروزین شعر.

 

 

 

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند (3):

نقدها
  1. ابراهیم حاج محمدی

    فروردین 22, 1400

    سلام و درود بر حضرت دوست جناب رضا پور عزیز
    @@@@@@@
    می دانم که تلاش دارید جناب حیدری فخر را از مخمصه ای که دچار آن است نجات دهید . اما این تلاش نتیجه بخش نیست زیرا
    اولا: طبق ویژگی های جدیدی که حضرتعالی برای قالب ترنج بر شمرده اید و استفاده از قید (( همه یا بیشتر مصراع ها)) همه ی شاهد مثال هایی که بنده از شاعران پیشین بر شمرده ام در این تعریف جای می گیرند . از نظر منطقی تعریف باید هم جامع باشد یعنی تمامی مصادیق شیئ تعریف شده را شامل شود و هم مانع باشد یعنی مانع دخول اغیار باشد . اگر شما بر این باورید که[[ قالب ترنج]] غیر از[[ تمام مطلع ]]است و متمایز از آن است، تعریفی که از ترنج ارائه می دهید باید تمام مصادیق قالب[[ تمام مطلع]] را خارج کند نه اینکه شامل شود !!! حال آن که همه ی مصادیق قالب [[تمام مطلع]] تحت این تعریف قرار می گیرند. همین امر ثابت می کند که ترنج متمایز از تمام مطلع نیست.
    ثانیا : تعریف ترنج با بر شمردن ویژگی هایی که آن ویژگی ها در دیگر قالب ها ی شعری هم یافت می شود نمی تواند تعریف جامع و مانع و روشنی باشد .
    باصطلاح منطقیین:
    کلّیت و شمول معرِّف نباید بیش از معرَّف باشد؛ چرا که در این صورت، معرِّف شامل افراد دیگر نیز می شود.
    مانند تعریف دایره به شکل منحنی الدّور، زیرا این تعریف، بیضی را هم شامل می شود.
    و یا مثلا در تعریف انسان بگوییم: “موجودی که بر روی دو پا راه می رود”؛ چرا که برخی دیگر از حیوانات نیز بر روی دو پا راه می روند.

    به اصطلاح گفته می شود که تعریف به اعم، مانع اغیار (غیر آنچه مورد نظر است) نیست و افراد دیگر را نیز شامل می شود. در حالی که تعریف و معرِّف، فقط باید معرَّف را معرفی کنند و نه چیز دیگر را.
    تعریفی که شما با افزودن ویژگی هایی دیگر غیر از آنچه باصطلاح مبتکرِ قالب ترنج آقای حیدری فخر بر شمرده استّ مانع دخول قالب [[تمام مطلع]] تحت این تعریف نیست.
    منطقیون قائل به چهار نوع تعریف در بیان ماهیت اشیائند
    ۱-حد تام که متشکل از جنس قریب و فصل است مثل حیوان ناطق در تعریف انسان
    ۲- حدّ ناقص که متشکل از جنس بعید و فصل است مانند جسم نامیِ ناطق در تعریف انسان
    ۳- رسم تام که متشکل از جنس قریب و عرض خاص است مانند حیوان ضاحک در تعریف انسان
    ۴- رسم ناقص متشکل از جنس بعید و عرض خاص جسم نامیِ ضحاک در تعریف انسان
    نوعی دیگر از تعریف [[ خاصّه ی مرکّبه]] نامیده می شود که از حد اقل دو ویژگی تشکیل می شود که هر یک از آن دو ویژگی ممکن است در اشیا دیگر یافت شود اما دو ویژگی بصورت مجموعی فقط در یک موجود یافت می شود. مثلا در تعریف خفاش گفته شود پرنده ی زاینده پرنده بودن اختصاص به خفاش ندارد . زاینده بودن هم اختصاص به خفاش ندارد . اما پرنده و زاینده بودن اختصاص به خفاش دارد.
    تعریفی که شما با بر شمردن ویژگی هایی که{{ اختصاص به قالب ترنج نه بصورت انفرادی و نه بصورت مجموعی ندارد }} ارائه می دهید هیچیک از اقسام تعریف منطقی نیست.
    بنا بر این دوست عزیز من به خودتان زحمت مضاعف ندهید که نتیجه ی ثمر بخشی ندارد

  2. محمدعلی رضاپور

    فروردین 22, 1400

    سلام و درود و ارادت،
    لطفاً یک بار دیگر بخوانید و به جایگاه پرانتز در آن، دقت بفرماییدو اگر باز هم ایرادی در متن می بینید،
    مورد 1 را به این صورت بخوانید:
    1. در ترنج، ممکن است همه ی مصراع ها همقافیه باشند، با این حال….

    تعریف ویرایشی ترنج،کاملا جامع و مانع است و ازجمله: دارای این مفهوم که: در نوعی از ترنج، بیش تر مصراع ها همقافیه اند اما در نوعی دیگر، همه ی مصراع ها قافیه دارند اما حتی نوع دوم هم ویژگی هایی دارد که آن را از همه ی قالب های دیگر، متفاوت می کند، مثلا تعداد کم تری از مصراع های آن، کوتاه تر از طول پایه می آیند اما همین مصراع های کوتاه هم با یکدیگر برابرند و ضمنا بصورت یکنواختِ مُستَزاد ویا نامنظم نیمایی نیستند(پس نه بصورت مُستَزاد هستند و نه نیمایی) و ویژگی های دیگری که ذکر شده است.ضمنا: ویرایش انجامشده، با نظر و نظارتجناب حیدری فخر صورت گرفته است.

    • ابراهیم حاج محمدی

      فروردین 22, 1400

      برادر عزیز و بزرگوارم جناب رضاپور . آنچه شما با بیان چند ویژگی که نه بصورت انفرادی و نه بصورت جمعی اختصاص به قالب قالب باصطلاح ترنج دارد در تعریف قالب ترنج بیان کرده اید اولا از بیخ و بن تعریف منطقی نیست نه تعریف حدّی اعم از نام و ناقص و نه تعریف رسمی اعم از نام و ناقص . و به هیچ وجه تمام مطلع را از شمول آن خارج نمی کند .

      • محمدعلی رضاپور

        فروردین 22, 1400

        سلام و درود و ارادت دوباره،
        استاد گرانقدرم،
        حاجی محمدی عزیز،
        تا جایی که می بینم،
        جامعیت و مانعیت در تعریفش مشکلی ندارد،
        البته مرحله ی بعد،
        سرایش های توانمند در این قالب است.
        امیدوارم از نظر سایر دوستان
        – چه در قبول چه در رد آن- هم بهره مند شویم.
        🌹🌹🌹

  3. ابراهیم حاج محمدی

    فروردین 22, 1400

    دوست خوب من عزیز جانم جناب رضاپور من نمی دانم چه اندازه با مباحث علم منطق و اصلاحات منطقی و مسائل فلسفی آشنایی دارید و آیا این مجال برای ورود به مباحث عمیق فلسفی و منطقی کفایت می کند با نه؟ اما برادر من وقتی خودتان عرض می کنید که در برخی اقسام ترنج چنین ویژگی ای وجود دارد و یا از عبارت ((ممکن است)) در تعریف ترنج استفاده می کنید این امر خود نشانگر این است که به تعریفی جامع و مانع برای قالب مورد نظرتان نرسیده اید . با ویژگی ای که در برخی مصادیق قالب ترنج وجود داشته باشد و در برخی مصادیق وجود نداشته باشد و لا احتمال اینکه(( ممکن است )) تعریف حقیقی بدست نمی آید .

    • محمدعلی رضاپور

      فروردین 22, 1400

      سلام و درود و ارادت
      جناب استاد،
      بنده در کنار رشته ی اصلی ام،
      سابقه ی تدریس در برخی دروس دیگر ازجمله: فلسفه، منطق و ادبیات را در سطح دبیرستان دارم.
      اختلاف نظر ما در تعریف متفاوت مان از مقولات شعری است.
      نگاه شما سنتی است.
      نگاه ما، پیشرو.
      در شعر پیشرو،
      سنت و نوآوری را با هم جمع می کنند.
      ممکن است در شعری از گونه ی پیشرو، وزن پردازی عروضی به کار برود و در دیگری هجایی و….
      ترنج را نیز مثل سروش،
      می توان عروضی سرود یا هجایی یا….
      آب، آب است.
      در ظرف های مختلف، تغییر شکل می دهد.
      ارادتمندم ❤️🙏

      • محمدعلی رضاپور

        فروردین 22, 1400

        سلام دوباره،
        به گمانم یکی دانستن
        ترنج (در تعریف اخیر آن)
        و تمام مطلع،
        چیزی مثل یکی دانستن
        قصیده و غزل
        یا
        دوبیتی و رباعی
        یا مُستَزاد و نیمایی باشد.
        وقتی فردی اصرار کند که قالب نیمایی، همان قالب مستزاد است،
        در جوابش چه می توان گفت؟
        می توان گفت:
        1. درون مایه ی آنها با هم فرق می کند.
        او پاسخ می دهد:
        درون مایه ی شعر نیمایی در قالب های دیگر هم به کار می رود و بعد مثلا تعداد زیادی غزل و مثنوی و… ارائه می دهد که درون مایه شان مثل نیمایی است و می گوید:
        پس تفاوت درون مایه ای،
        منتفی است.
        2. می توان گفت:
        برون مایه ی آنها متفاوت است.
        مستزاد، بعد از هر مصراع بلند، مصراعی کوتاه دارد.
        کوتاهی- بلندی مصراع ها در شعر نیمایی، طور دیگری است.
        او پاسخ می دهد:
        اصل، همان کوتاه و بلندی است که در هر دو هست، پس نمی توان نیمایی را غیر از مستزاد پنداشت.
        این را هم اضافه می کند
        که:
        نیمایی اصلا تابع اصولی در کوتاهی و بلندی مصراع ها نیست و به همین دلیل، اصلا بحث قالب بودن آن منتفی است
        و حداکثر،
        شکل ناپخته ای از مستزاد است.
        بعد، از شما می خواهد براساس منطق به او ثابت کنید که نیمایی، قالبی مستقل از مستزاد و دیگر قالب هاست.

  4. فروردین 22, 1400

    عزیز بزرگوار جناب رضاپور عزیز تعریف جدیدی از ترنج صورت نپذیرفته است این که بگوئیم ترنج قالبی است که در بعضی از مصادیقش چنین و چنان است تعریف نیست ، عزیزم چرا از خود نمی پرسید که آن بعضی دیگرش که چنین و چنان نیست بالاخره ترنج هست یا نیست ؟ برادر بزرگوارم اینکه فرموده اید [[ در ترنج، ممکن است همه ی مصراع ها همقافیه باشند، با این حال….]] اولا این تمام مطلع را هم در بر می گیرد و وقتی تمام مطلع را در برگیرد تعریفتان مانع نیست و ثانیا معنایش این است که ممکن هم هست که همه ی مصرع هایش هم قافیه نباشند . در تعریف حقیقی اشیا از [[ ممکن است چنین و چنان باشد یا ممکن است چنین و چنان نباشد ]] استفاده نمی کنند .
    عزیز جانم این حرف ها را که می زنید ثابت می کنید که مطلقا با علم منطق بیگانه اید.

    • محمدعلی رضاپور

      فروردین 23, 1400

      سلام و درود و ارادت،

      مثال های بیش تر
      (شاهد از ادبیات سنتی):

      1. ممکن است در تعریف دو چیز متفاوت، نقاط اشتراکی باشد، همین طور که در تعریف دوبیتی و رباعی هست. بعد به نقاط اختلاف آنها می رسیم.

      2. در قالب های سنتی دوبیتی و رباعی،
      مصراع سوم ممکن است همقافیه باشد و ممکن است
      همقافیه نباشد
      پس هر دو حالت، در کلیت قالب، ممکن است و معلوم است که در یک شعر واحد، ممکن نیست اما در همان قالب، کاربرد شعری بصورت اول و کاربرد شعری بصورت دوم، هر دو صورت، ممکن است.
      🌹🌹🌹

نظرها
  1. محمدعلی رضاپور

    فروردین 21, 1400

    شعر #ترنج

    اکنون دوباره، این من و این هم بزرگراه

    در آینه، به پشت سرم می کنم نگاه

    تصویرِ محوِ غم….

    از روزهای طی شده، پُر می شوم از آه

    از این که غافلانه، درافتاده ام به راه

    از گرد و خاکِ پُرشده در جاده ی سیاه

    این گونه پرشتاب چرا می روم به پیش؟!

    آینده، یک به یک، شده طی گشته و تباه

    می تازم این چنین

    مفعولُ فاعلاتُ مفاعیلُ اشتباه

    مُستَفعلن مفاعلُ مُستَفعلن گناه

    گاهی به روبرو، نگهم می برد پناه

    یک تابلو… گذشت… نویدِ پناهگاه؟!

    یک تابلو، دوباره، امیدِ پناهگاه….

    #محمدعلی_رضاپور (#مهدی)

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا