🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
این درد مگر چیست که درمان نپذیرد
اندوه بزرگیست که سامان نپذیرد
عشقی که در آن لذت آغوش نباشد
نوزاد مریضیست که پستان نپذیرد
گفتند بتی عهدشکن هست در این شهر
این عهدشکن کیست که پیمان نپذیرد
در غربت و در دربدری پیر شدم من
فریاد از این درد که پایان نپذیرد
بگذار در آشوب تو دیوانه بمانم
این شور غزلناک که درمان نپذیرد
مدینه ترکاشوند
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (6):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (9):
اسفند 20, 1401
درودتان شاعر بانو ترکاشوند ارجمند👏🌿🌾🌾☘️🙏🙏🌹🌱🌱🍂🍃
غزلی زیبا و دلنشین،نویسا بمانید🍃🍂🌱🌹🌹🙏☘️☘️🌾🌿🌿👏
پاسخ
اسفند 26, 1401
درودتان شاعر فرزانه سپاس از بذل و بخششتان،سرفرود محبتتان هستم
به مهر خوانده اید
پاسخ
اسفند 20, 1401
در غربت و در دربدری پیر شدم من
فریاد از این درد که پایان نپذیرد
بگذار در آشوب تو دیوانه بمانم
این شور غزلناک که درمان نپذیرد
سلام و درود
بسیار عالی
غزلی موفق و محکم و عالی ست
لذت بردم
در پناه خدا🌱🌹👌👌👌👌👌👌🌹🌱
پاسخ
اسفند 26, 1401
سلام استادم
سپاس از دریای محبتتان
به مهر خوانده اید
سرفرود بزرگواریتان هستم
بمانید به مهر
پاسخ
اسفند 20, 1401
درود بانو
غزل زیباییست
لذت بردم👏👏👏👏
پاسخ
اسفند 26, 1401
سپاسگزارم مه جبین بانوی عزیز
به مهر خوانده اید
پاسخ
اسفند 20, 1401
احسنت
سلام و درود و خدا قوت
پاسخ
اسفند 26, 1401
سلام
سپاسگزارم گرانمهر
به مهر خوانده اید
پاسخ
اسفند 20, 1401
درود بر شما
غزلی بسیارزیبا سروده اید
❤️🙏❤️🙏
پاسخ
اسفند 26, 1401
سلام شاعره بانوی زیبا قلم
شاگرد نوازیتان را قدر دانم
پاسخ
بستن فرم