🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
دو کبوتر روی شاخه
می سازن یه آشیونه
دل من این ور دیوار
می گیره همش بهونه
یکی شون یه شاخه ی خشک
میاره از این ور اون ور
تا بذار سر جاشو
کارشون تمومشه آخر
کبوتر می پره این بار
از سر شاخه رو دیوار
دل من آتیش می گیره
یاد تو می افته انگار
یاد اون روزی می افتم
که سر کوچه نشستم
تا شدم خیره تو چشمات
دل به چشمای تو بستم
چشم من حرف دلم رو
واسه ی چشات می گفتن
چشمای قشنگت آروم
هر چی می گفت می شنفتن
حالا کار من همین بود
که سر کوچه بشینم
تا بیای رد بشی یکبار
روی ماهتُ ببینم
می دونم حرف دلم رو
از توی نگام می خوندی
به هوای دیدن من
تو هم منتظر می موندی
کاش می شد که ما دو تا هم
مثل اون دو تا کبوتر
بشینیم با هم رو شاخه
بکشیم ز شاخه ها پر
محمد رضا شرعی
شبگرد
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (9):
اسفند 21, 1401
سلام بر جناب شبگرد عزیز
چه قدر زیبا و دلنواز
لذت بردم
دلمریزاد عزیز
در پناه خدا🌿👏👏👏👏👌🌹❤️🌿
پاسخ
اسفند 22, 1401
استاد بزرگوارم
ادیب فرزانه
نگاه پر مهرتان بر دست نوشته هایم ، قلبم را لبریز از شادی می کند
خدا را شاکرم که مورد پسند طبع ظریف پسندتان واقع شد
مهرتان ماندگار
پاسخ
اسفند 21, 1401
درودها شاعر ارجمند جناب استاد شبگرد☘️🌹🙏🙏🌱🍂🍂🌾🌿🍃🍃👏
ترانه ی زیبا،محکم،خوش نقش،دلنشینی سروده اید،دستمریزاد👏🍃🌿🌿🌾🌾🌱🙏🌹🌹🌹
پاسخ
اسفند 22, 1401
دکتر مدهوش نازنینم
سلام و درودهای بی کران
خوشحالم که مهرتان را دریغ نکردید
سپاس از این مهربانی
سپاس
پاسخ
اسفند 21, 1401
درود و دستمریزاد……
ومن نیز دو کبوتر دارم که اکنون فرتوت شده اند:
*دو کبوتر…
_______
دو کبوتر دو هوس
اسیرن کنج قفس
هر دو تا بی همزبون
هر دو تا بی همنفس
*
یکی از غمش میگه
یکی از خوشحالیاش
یکی از صبح سپید
یکی از روز سیاش
*
یکی از طالع نحس
یکی از بخت بلند
یکی از گولّه ی داغ
یکی از بگو بخند
*
بیچاره ……….. کبوترا
اسیر وهم خودند
کنج این کهنه قفس
راضی از سهم خودند
*
اگه روزی بشکنه
این قفس رها بشن
دیگه فرقی نداره
که ز هم جدا بشن
*
دو کبوتر دو هوس
کاشکی همصدا بودن
اگه یکّی می شدن
کی ز هم جدا بودن؟
*
قفس اون وقت واسشون
خونه ی شادی می شد
نغمه های بی کسی
شعر آزادی می شد
*
ما همون کبوترا
توی دام تن اسیر
کی میشه رها بشیم
تو اسیر و من اسیر؟
*
دو کبوتر دو هوس
اسیرن کنج قفس
هر دو تا بی همزبون
هر دو تا بی همنفس.
عباس خوش عمل کاشانی.
پاسخ
اسفند 22, 1401
استاد ارجمند
ادیب فرزانه
پبام های پر از مهرتان را به شوق می خوانم و بال در می آورم
لیاقت این همه محبت و مهر را ندارم
واقعا شعر زیبایی سرودید
سپاس که به اشتراک گذاشتید تا بهرهمند شوم
امیدوارم روزی بتوانم چون شما زیبا ببینم و زیبا بگویم
سایه ی مهرتان با دوام
پاسخ
اسفند 21, 1401
درود بر شما
خیلی زیباست
قلمتان سبز🌸
پاسخ
اسفند 22, 1401
ماه بانوی سرزمینم
شاعر گرانقدر
به مهر خواندید
به محبت نظر کردید
سپاس
سپاس
پاسخ
اسفند 21, 1401
درود جناب شرعی ادیب و ارجمند
بسیار زیبا و پر احساس
موفق و پیروز باشید
❤️❤️🌹🌹👏👏
پاسخ
اسفند 22, 1401
شاعر ارجمند
سپاس از لطف بی کران شما
سپاس
پاسخ
اسفند 21, 1401
درودو سپاس بزگوار
دستمریزاد زیبا و خواندنی و باحال است
🙏🙏🙏🙏🙏🙏
پاسخ
اسفند 22, 1401
استاد جمعی عزیز و نازنینم
پیام پر مهرتان را نه به چشم که به جان خواندم
واژه واژه مهر بود و محبت
شرمسارم می کنید
سایه ی مهرتان با دوام
بهار وجودتان همیشه سبز
پاسخ
اسفند 21, 1401
احسنت جناب شرعی
ترانه ی بسیار زیبا سروده اید
🙏🌺🙏🌺🙏🌺🙏💐🌿
پاسخ
اسفند 22, 1401
ماه بانوی سرزمینم
استاد ارجمندم
ادیب فرزانه
سپاس از این همه لطف و مهربانی
خدا را شاکرم که مورد پسند طبع ظریف پسندتان واقع شده است .
مهرتان ماندگار
پاسخ
اسفند 22, 1401
سلام و درود
کبوترانه تان زیبا ست
پاسخ
اسفند 23, 1401
سپاس بیکران
شاعر دوست داشتنی
پاسخ
اردیبهشت 14, 1402
به یاد ایامِمان…🌱🤍☘️
پاسخ
بستن فرم