🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
مسیر جاده
به دوش خسته ام بگذار سر را
بخوان با من تب و تابی دگر را
تو خوبی مثل باران بهاری
که می فهمد غم گل های تر را
شکوفا می کند سرشاخه ها را
مداوا می کند زخم تبر را
نگارا! در حضور ماه تابان
به رسم خود مهیا کن سحر را
بیا تا در سکوت شب بخوانیم
سرود سینه ی اهل نظر را
بپیچانیم با خود بار دیگر
تمام هرچه اما و اگر… را
چه ایامی به پشت سر نهادیم!
چه شب هایی پر از خون جگر را
مسیر جاده را داند زمانی
که می بندد کسی بار سفر را
♤♤♤
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (10):
اسفند 22, 1401
سلام و درود استاد معصومی عزیز
فوق العاده زیباست
در پناه خدا 🌱🌹👌👌👌👌👌👌👌🌹🌱
پاسخ
اسفند 22, 1401
درودتان….در مصراع اول بیت ششم از کلمه ی بپیچانیم حرف یاء تایپ نشده بوده است.
پاسخ
اسفند 22, 1401
احسنت جناب معصومی ارجمند
بسیار زیبا سروده اید
🙏🙏🙏🌺🌸🌿🍃
پاسخ
اسفند 22, 1401
بادرودوادب،
سرشارازمعنا وزیبایی،
🌹🌹🌹🌹🙏🍀
پاسخ
اسفند 22, 1401
احسنت
سلام و درود و خدا قوت
پاسخ
بستن فرم