خداحافظ ..

بسم رب الشهاده و النور
خداحافظ ..
در رثای امیرالمومنین (علیه السلام)

ای یار خوب مهربان دیگر خداحافظ
ای یاور بی یاوران دیگر خداحافظ

ای عابد شب خیز و شیر روزهای سخت
در روزگار بی امان دیگر خداحافظ

یاریگر حق و هدایت در زمین بودی
نور مسافر در زمان دیگر خداحافظ

جان بر کف خود می نهادی تو برای حق
همواره کردی بذل جان دیگر خداحافظ

نامردمان قدر تو را هرگز ندانستند
هر چند بود این بس عیان دیگر خداحافظ

آخر به محراب وفاداری تو را کشتند
حین سجودی خونفشان دیگر خداحافظ

اهریمنان شب های قدرت را عزا کردند
آه ای امیر مومنان دیگر خداحافظ

پس از تو یک بار دگر طاغوت عصیان کرد
ای روح نیکی در جهان دیگر خداحافظ

سودای خاموشی نور حق چه بیهوده است
آن هم به دم های دهان دیگر خداحافظ

ظلمت گریزان است از نام تو در هستی
نور زمین و آسمان دیگر خداحافظ

تابنده شد نور خدا در نام جاویدت
ای تو امام انس و جان دیگر خداحافظ

هنگام جان دادن به دیدار تو مشتاقیم
در آن زمان دریاب مان دیگر خداحافظ

جانها گدازانند در محرومیت از تو
آرامش روح و روان دیگر خداحافظ

در عالم باقی به پای چشمه کوثر
ما را بفرما میهمان دیگر خداحافظ

مهدی سلامی کن بر آن نور خدایی و
در شعر خود او را بخوان دیگر خداحافظ

پر کن دو عالم از ندای عشق پاک خود
بر آن شهید جاودان دیگر خداحافظ

غبار دستگاه حسینی
#مهدی_رستگاری
دوم اردیبهشت سال یکهزار و چهارصد و یک خورشیدی
بیستم رمضان سال ۱۴۴۳ هجری قمری

دفتر شعر شیدایی
۶۰۹