🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
بسمه الله النور
نور پاک
به دور از تو شب من سیاه و طولانی است
دلم به چاه غم و رنج و درد زندانی است
بدون چشمه نوش حیات لبهایت
وجود تب زده خشکیده و بیابانی است
چنان که فکر فرو رفته در شب مویت
به حتم حاصل آن عاقبت پریشانی است
هزار غائله در شهر ما به راه افتاد
بیا بیا که بس اوضاع نابسامانی است
بیا و این شب دیجور را به صبح رسان
که با حضور تو این کار کار آسانی است
طلوع می کند اعجاز عشق از نامت
افق به حیرت از این نور پاک انسانی است
شتاب کن که به عشق تو می تپد مهدی
دلی که غرقه این وجد و ذوق پنهانی است
غبار دستگاه حسینی – #مهدی_رستگاری
چهاردهم بهمن سال یکهزار و چهارصد و دو خورشیدی
بیست و دوم رجب ۱۴۴۵ هجری قمری
بداهه سرایی گروه ادبی《گلشن شعرا》
دفتر شعر شیدایی
۶۵۳
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (5):
اسفند 7, 1402
سلام و عرض ادب
احسنت خیلی زیبا بود محظوظ گشتم
قلمتان متعالی و تابان 🌺
پاسخ
اسفند 7, 1402
درود و ارادت و سپاس جناب محمدی عزیز🌹🌷🌹🌷
پاسخ
بستن فرم