🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 ورطه آشفتگی

(ثبت: 266451) دی 9, 1402 
ورطه آشفتگی

بسمه العزیز
ورطه آشفتگی

ای ابر سیه روز که در حال گذاری
وقت است که گریان شوی و اشک بباری

فرقی نکند روز و شب مردم اینجا
در ورطه آشفتگی و فقر و نداری

شمشاد قدانند که از جور خمیدند
این مردم بیچاره افتاده به خواری

خودباختگی شیوه مطلوب ترقی است
در جامعه ای که شده از ماهیت عاری

سهم علف هرز شده پهنه این باغ
چون قطع شده قامت هر سرو و چناری

چندی است که توفان خزان گشته مسلط
بر کوچه به جای نفس باد بهاری

کوکوی خلایق همه جا پر شده است و
از روی جهان محو شد آواز قناری

در سیر سماوات خود ای ابر سیه روز
اینک بشنو این سخن تلخ تو باری

این شعر همان آه بلندی است که گردید
از ذهن و دل جامعه غم زده جاری

 

#مهدی_رستگاری
نوزدهم سال یکهزار و چهارصد و دو خورشیدی
دهم دسامبر ۲۰۲۳ میلادی
غزلسرایی گروه ادبی 《گلشن شعرا》

دفتر شعر روزگاران

۹۷۵

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (2):

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا