🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
به کجا میروی چنان شتابان
بنگر بر دلی ای جان جانان
به من این شاهْ خلقْ بُکُن نگاهی
بشوم بنده ات تا آن زمانی
به نکو کرده ایی مرا سزایی
به عدالت چرا مرا عماری
به جهان بسته ای زمان قیامی
بعد عمری مرا به موت سپاری
این جهان بزرگ، هست کوچک ای یار
بشود در دو روز جهانم انکار
مرا با مردم کوچه نیازمند
بلکه با نیروی داده بیازمود
صبر ایوب ندارد این گُنه کار
پس بکن بخششی چون هستی غفار
دل من شادِهْ هست، چون هستی بینا
می کنی با قدرْ عدلی ز دنیا
من بدانم تو را.، در حد خود را
پس ببخش چون مرا ، ندارم حِکما
گر بیاری دو بحر توان نباشد
که کلام تو را نوشته باشد
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):
آبان 7, 1399
🌹🌹🌹🌹💐💐💐💐
پاسخ
آبان 7, 1399
درودها
شعرتان دارای حس خوبی است و اما ایراد عروضی
شعر چندین وزن عوض میکند و این در حالی است که باید در یک وزن مشخص سروده شود. هجاهای کم و زیاد و عدم توجه به قافیه و حرف روی و ….
چناچه میخواهید شعر کلاسیک بنویسید پیشنهاد میکنم حتما عروض و قافیه را مطالعه فرمائید.
امید وارم جسارت و رک نویسی بنده را پذیرا بوده و مانا و نویسان باشید هماره
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
آبان 7, 1399
👌👌👌
پاسخ
آبان 7, 1399
درود بر شما🌸
پاسخ
آبان 7, 1399
درود بر شما بانوی گرامی
به جمع دوستان پاک خوش آمدید
پیروز باشید
💐💐💐
پاسخ
بستن فرم