🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 آدم به آدم می رسد

(ثبت: 245680) اسفند 4, 1400 

 

غیر تو با هیچ کسی کار من نیفتاده است
گره پشت گره و
گویی گذر پوست به دباغ خانه افتاده است
از همه دنیا تو شدی همه دنیای من
حسرت دیروز و امروز و فردای من

آدم به آدم می رسد
کوه به کوه اما نه
عهد و پیمان تو با دگری با ما نه!

سهم من از تو فقط اندوه شد
قصه ی غصه هایم به بلندای اشترانکوه شد

هر زمان آمدم با غزلی سفره ی دل باز کنم
مثل کبوتری روی بام جفت خود آواز کنم
غمی آمد به سراپرده و
بلبل شوقم زبان بست

شستم شد خبردار
کاسه ای زیر نیم کاسه است

زمستان می رود
جز رو سیاهی به زغال نمی ماند
نقش تو تا ابد
در دل من می ماند

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (2):