🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
باز امشب بُغض ابر پُر ز بارانم
صدای هِق هِق آن ابر بغض آلود
چه غمگین آفرید آن لحظه ی جاوید
که رَعدش همصدای گام های رفتنت میبود
که بارانش ببارید از دو چشمانم
و اشک ابر بُغض آلود
چه غمگین لحظه ای بود لحظه ی بارش
چه غمگین لحظه ای ، اِدغام اشک ابر و اشکهایم
که در هم هی می آمیخت
که قطره قطره ی اشک دو چشمانم
که در پهنای اشک ابر تو را می جست
و فریاد پُر احساسی نه از راه گلو
بر قلب می کوبید
که استخوان من را بَد چه می کوبید
که این فریاد پُر احساس
طَلب میکرد بوی عطر گیسوی تو را در باد
و عطر آغوشی که هیچ نرفت از یاد
و این بار باد
در حریم سینه ام هی میزد فریاد
که عاشق بودنم این است پاداش
هر چه باداباد …
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (3):
بستن فرم