🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 بیا بانو بیا بنشین…

(ثبت: 225077) فروردین 21, 1399 

 

ندارم هدیه ای در حد چشمانت جز این دل
بیا بانو ، بیا بنشین فقط یک لحظه یک منزل

تو که اینجا نباشی خانه ای در قلب طوفانم
ندارد هیچ تاثیری نصیحت های یک عاقل

تو را گم کرده ام در شعر های شیخِ شیرازی
نمیابم تو را در بیت های حضرت بیدل

فروغ آمد برایم شعر خواند، از رفتنت گفت
نظامی شهر را با من قدم زد – سعی بی حاصل –

برای شاملو شعری سرودم از دو چشمانت
و از رازِ پسِ این خنده های سمتِ تو مایل

برای مولوی از خنده هایت با رقیب گفتم
برایم شعر های شمس را میخواند ناغافل

پناهی امد و غمگین و بغض آلود با من گفت :
غرورت پس چه شد ای مرد؟ دست از دامنش بگسِل

سپهری هر دو دستم را گرفت و با شکایت گفت :
کدامین مُرده غیر از تو مدارا کرده با قاتل؟

برایم اعتصامی کف زد و میگفت : ره رو باش.
“خوشا فریاد زیر آب” در دریای بی ساحل

من از خورشید بیزارم و دل بستم به تاریکی
به دل افتاده چشمان تو باشد شمع این محفل

دوباره بی تفاوت مُردنم را دیدی اما خب..
که این بازی دو سر بُرد است اگر دست تو باشد دل‌
‌‌ ‌‌
شاعر : #وحیدعیسوی

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):

نظرها
  1. محمدعلی رضاپور

    فروردین 21, 1399

    محمدعلی رضاپور

    فروردین 20, 1399

    درودتان گرامی!
    در پنجمین کارگاه ادبی سایت، منتظر نظرات ارزشمندتان هستیم:
    http://sherepaak.com/225005/—

  2. مینا یارعلی زاده

    فروردین 21, 1399

    درود و سلام جناب عیسوی
    بسیار خوب
    به شعر پاک خوش آمدید گرامی
    ممنونم از اشتراک گذاری
    عیدتون مبارک🌹🌹🌹

  3. قاینات

    آذر 21, 1399

    سلام ، جناب عیسوی ،
    عالی بود /

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا