🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 خاطره مادر

(ثبت: 229324) تیر 24, 1399 

 

كسی كه عمری نگاهش
وصدایش
الهام بخش لحظه هایم بود
چرا نماند؟؟؟
وقتی كه رفت چرا؟؟
*******
مرا همراه خود نبرد
چرا باید بغل بگیرم حسرتهایم را
به جای او…
سخت است نباشی و من
راحت بیاسایم
تلخ است
نبودنت
******
و چگونه من شیرین بنوشمت
آرام گرفتی و آرام تر گذشتی
از خیر زندگی
من بی تو چگونه برسم به شور زندگی
بودی و هر لحظه و آن
زیبا و فریبنده بود
اكنون كه دگر رفته ای
******
این دختر دنیا عجب زشت صورت است
با اینكه نبودت سخت و جانفرساست
با خاطره ئ خاطر تو
آرام گرفتم

تیر99

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

نظرها
  1. امیر جلالی

    تیر 24, 1399

    از آن جهت این اثر را پسندیدم به دلیل آنکه حقیقت داشت و صداقت و پر از احساس بود .
    اما باید به عرض برسانم که فاقد آهنگ درونی و بیرونی بود .
    ارزشمند بود زیرا پیام داشت . و من با آن همراه شدم .
    درود بر شما

  2. عسل اسدیان

    تیر 24, 1399

    درود برشما دوست هنرمند وادیبم سپاس از راهنمایی و نظر ارزشمند شما پایدار باشید

  3. فریبا نوری

    تیر 24, 1399

    سلام عسل عزیز
    فکر می کنم ستاره های جدا کننده بند اول اشتباها قبل از سطر (مرا همراه خود نبرد) گذاشته شده اند و باید بعد از سطر ( به جای او …) باشند چرا که نوع گفتمان بعد از این سطر عوض می شود و مخاطب سوم شخص به دوم شخص تغییر می یابد. همچنین
    بند بعد بهتر است تا پایان پیوسته باشد و با ستاره جدا نشود.

    احساسات پاک و خالصانه این اثر، ستودنی است. در پیوستار شعر و نثر، این اثر به نیمه منثور نزدیک تر است اما شعریت نیز دارد.

    زنده باشی و پایدار

    🌹🌹🌹

    • تیر 25, 1399

      درود فریبای عزیزم و سپاس که خواندید مرا نظرات ارزشمند شما را به گوش جان می شنوم ممنونم از اظهار لطفت😍🌹🌷

  4. رسول رشیدی راد

    تیر 25, 1399

    🌹🌹🌹🌹

    • تیر 25, 1399

      سلام و درود🌸🌸🌸🌸

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا