🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
صنم خانوم خدا نگهدارِتون
رفتی از این دنیایِ نامهربون
دیدی که دنیا جایی موندنی نیست
ترانه یِ عاشقی خوندنی نیست
دیدی نمی شه از ستاره رَد شد
جلو تمومِ بی بهارا سَد شد
دیدی که آدما وفا ندارن
رفیقِ نیمه ران وُ پا ندارن
دیدی ندیده ها وُ دیده ها رو
سیاهیِ شَبا؛ سپیده ها رو
نشستی یک عمر پایِ عشقِ رفته َت
شکستی از اَندوه وُ آه وُ حسرت
نداشتی تو دل° آرزویِ فردا
چشماتُ بستی رو تمومِ دنیا
دنیارو بی عشق نمی خواستی بانو
سوختی ولی هرگز نساختی بانو
خدا خدا می کردی واسه رفتن
همه َش دعا می کردی واسه رفتن
نداشتی تو دِلِت هوایِ موندن
صنم خانوم سفر بخیر؛ بی خطر
برو از اینجا به یه جایِ بهتر
تنِ شکسته از غمُ رها کن
روحِتُ بردار وُ از اینجا ببر
صنم خانوم خدا نگهدارِتون…
پ.ن ۱: “صنم” نام پیربانویی ست که در روزگار جوانی دل در گرو عشقی نافرجام می بندد و با وجود آرزومندانِ طاق و جفت اش؛ عمر گرامی را یِکّه وُ تنها با خاطره های آن عشق به آخر می رساند و زندگی را بدرود می گوید.
پ.ن ۲: کاش هیچ “صنمی” از صنم اش دور نمانَد…
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):
بهمن 30, 1400
سلام و درود
روح شان شاد
پاسخ
اسفند 1, 1400
دو صد درود؛ آمین 🙏🌺🍃
پاسخ
بهمن 30, 1400
درود بر شما
چه غمگینانه زیبا بود
روانشون شاد
پایدار باشید🌹💐🍃
پاسخ
اسفند 1, 1400
درود بی پایان. سپاسگزارم
بانو. برقرار باشید🌺🍃🙏
پاسخ
بستن فرم