🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
هوای دم کرده ی عصر تابستان
من پر از عطش پاییزم
کویر شده دشت چشمانم
تو پر از نبودن های مکرر
فرقی نمی کند
برای ترک های قلبم
باران هم بیاید
من غرق در شوره زار
اشک های خود هستم
پر کشیده باور دوست داشتن هایت
جوانه های امیدم
قد نمیکشند دیگر
تا قامت سرو های اندوهم
به شماره افتاده نفس های شعرم
در هوای دم کرده ی عصر تابستان
هنوز پر از عطش پاییزم
پر از اشتیاق سرودن
میان
خش خش برگ های زرد
برای خزان های بی پایان
برای سرخی کوچه باغ ها
در امتداد
سرخی به جامانده از اشک هایم
#شیدا_شهبازی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (1):
بستن فرم