🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
بسمه اللطیف
چشم بر راه
باز هم شب آمد و من چشم بر راهت شدم
پر ز درد دوری سنگین و جانکاهت شدم
ماه را در آسمان دیدم که می تابید و من
خواستار دیدن روی چنان ماهت شدم
در سلامت نیستم دور از تو ای آرام جان
آرزومند سلامی خوش به درگاهت شدم
یاد کردم زان شب زیبا و خوبی که در آن
بوسه زن بر آن لب نالان و پرآهت شدم
جسمم و روح و روانم جمله درگیر تو بود
در وجود چون بهشتت باز گمراهت شدم
شب چو فانوسی شکسته است و منم شمعی در آن
که به خاموشی دعاگوی سحرگاهت شدم
مهدی امشب در هوای دوست جان از دست رفت
در غزل من کاتب آه شبانگاهت شدم
#مهدی_رستگاری
دوازدهم مرداد سال یکهزار و چهارصد خورشیدی
چهارم ژوئیه سال ۲۰۲۱. میلادی
غزل سرایی گروه «ادیبانه»
دفتر شعر روزگاران
۱۵۳
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (3):
بستن فرم