🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
تاریخ تولد: | |
جنسیت: | مرد |
شهر: | تهران |
بیوگرافی: | آدم نیستم ، که از همان اول حوا خواند مرا ... . اگر آدمها بگذارند همچنان حوا می مانم شاید پرواز را بیاموزم ... . |
وقتی که حسین اصغر خود در میان گرفت
خون ریخت ز خورشید و دل آسمان گرفت
دور فلک استاد و زخورشید غرق خون
هم قلب کویر،زمین هم زمان گرفت
افتاد علمدار و علم هم سبو شکست
انگار که تیری دل زهرا نشان گرفت
سقای عطش تشنه لب و دجله و فرات
جوشید زغم جزر و مدی خون فشان گرفت
ماه از رخ مه گونه ی او در خسوف شد
خورشید، خطی ، عاریه از ارغوان گرفت
افتاد ز اسب آن مه رخشنده ی مولا
چون زلزله که ارگ بم و ورزقان گرفت
برق زر و زن ، نزد ددان شتر چران
مردانگی و غیرت از آن کوفیان گرفت
شاعر به نام نینوا و حسین وصف عشق کرد
آری همه عالم به نام حسین می توان گرفت
پ . ن
بحر طویل
خوانش: 439
سپاس: 6
تعداد نظر: 12
تعداد نقد: 4