🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
بنام خدا
“نغمههای خاموش”
میان باغچه پیچیده عطر تنپوشت
چه کردهای که جهانی شدست مدهوشت؟
شبیه رعد، زمانهای خوب میگذرند
چه میشود که بگیری مرا در آغوشت؟
به من بگو که چرا دل نمیدهی به غزل؟
به من بگو چه کسی قصّه خوانده در گوشت؟
به یاد خاطرهی آش نذری افتادم
که چادر از سرت افتاده بود بر دوشت
به یاد مزّهی فنجان قهوهی تلخت
به یاد مزّهی شیرین چای و دمنوشت
چه شد که خاطرهها رفتهاند از یادت؟
مرام عشق عجب زود شد فراموشت
دلم گرفته که رفتی ولی فدای سرت
از این به بعد من و نغمههای خاموشت
……………………….
علی رفیعی وردنجانی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):
اردیبهشت 7, 1399
درود بر شما استاد
پاسخ
بستن فرم