🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
﷽
زمان سجدهات ای کاش جای پیشانی
تمام حس غرورت به خاک می افتاد
…
قانونگذار عشق منم ای وکیل خُرد!
لازم نبود تبصرهها را بیان کنی…
…
تیک و تاک لحظه ها تکرار فرصت هاست یا
آن صدای کندن گودال تنگ قبر ماست؟
…
هرکس شبیه معجزه دانست عشق را
اجحاف کرد و عشق مرا دست کم گرفت
…
اگرچه با نمکی لحظه ای که می خندی
برای زخم دلم این نمک فقط سَمّ است
…
تک بیت قشنگی شده لبخند لبانت
افسوس که شعر تو خریدار ندارد…
…
مثل یک مصرع تنها همه جا را گشتم
تا تو را یافتم و پیش تو یک بیت شدم
…
خدایا تا تو را دارم چه باک از آب و از آتش؟
چو ابراهیم و نوحم من،شه ملک سلیمانم…
…
با یک نفس عمیق مانند مسیح…
هر مرده به اذن عشق جان میگیرد
…
زانوی غم گرفتن من در بغل کم است…
باید بجاش کل جهان را بغل کنم !!!
…
خودکار من زمان سرودن برای تو
از فرط ناتوانی وصف تو پس زدست!
…
تمام خاطره ها را به خاک پس دادم
خدا کند که نروُيد جوانه از آنها…
…
چقدر گفتی و گفتم که دوستت دارم…
دروغ عاقبتش چیست جز جدایی ها؟
…
ماهی قلبم شنا می کرد در دریای عشق
او نمی دانست صید چشم ماهی گیر تو است
…
وقتی دلم برای کسی تنگ می شود
آن لحظه بین عقل و دلم جنگ می شود
دیگر فریب ناله دل را نمی خورم
تنها جواب من به دلم سنگ می شود
_______
علی رفیعی (امید )
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (6):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):
بستن فرم