🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 بغض آینه ها

(ثبت: 1884) تیر 12, 1395 

خسته ام تکیه به دیوار تغزل زده ام

پلک را بسته به چشمان غزل زُل زده ام

گام هایم به گلوگاه  حقیقت  نرسید

دست بر داشته ام…  رو به تخیل زده ام

پشت این پرده ی ماتم زده خورشیدم مُرد

آه با ماه چرا راه تفأل زده ام

باز در حسرت لبخند خدا میمیرم

باز با اشک به آغوش بُتی  پل زده ام  

باز در باور هر پنجره  زرد است بهار

باز بر بوم خزان نقش پر از گل زده ام

آتشی نیست که خاموش شود با مشروب

لب به مستی نزدم ، طعنه به الکل زده ام

این منم  بغض هزار آینه در تاریکی

بار غم بیشتر از حد تحمل زده ام

 

عادل دانشی تیر 1395

نظرها
  1. طارق خراسانی

    تیر 12, 1395

    آتشی نیست که خاموش شود با مشروب

    لب به مستی نزدم ، طعنه به الکل زده ام

    این منم  بغض هزار آینه در تاریکی

    بار غم بیشتر از حد تحمل زده ام

     

     

     

    سلام عادل جان

     

    اگر دیر می آیی ولی با شاهکار می آیی

    لذت بردم از این غزل فاخر

     

     

    در پناه حق

     

  2. تیر 13, 1395

    درود // عالی است // موفق باشید

  3. سمانه تیموریان

    تیر 13, 1395

  4. سلام عادل جان

    همیشه از خوندن آثار دلنشینتون که تسلطتون بر شعر کلاسیک پارسی رو گواهی می کنن لذت بردم و می برم.

    قلمتون نویسا

  5. بنیامین پورحسن

    تیر 16, 1395

    دست مريزاد برادر عزيزم

  6. مينا امينی

    تیر 16, 1395

    درودها

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا