🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 بهار بی تو

(ثبت: 237506) فروردین 11, 1400 

 

معطل مانده واژه هایم
از سر انگشتان قلم
چکه چکه
نگاهت فرو می‌ریزد
بر دفترم
خاطره هایت
سر می خورد
بر بند بند دلم
عطر لبخندت
به آتش می کشد
غبار نشسته بر روزهایم را

شکوفه های تکراری
نشسته بر
شاخه های خسته ی روزگار
و بهار ساعت نبودنت را
مدام زمزمه می کند
زمان در آستانه ی فروردین به تاراج رفته
درست همان ثانیه
که
دنیای کوچکم را
از تماشای چشمانت جاگذاشتی
مژه بر هم زدی
جهانم
در تاریکی بی مهتاب نگاهت غوطه ور شد
بی همتای من
رفتی
و انگشتانم
از لمس لطافت حضورت
تا ابد یتیم ماند

#شیدا_شهبازی

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :

نظرها
  1. محمدعلی رضاپور

    فروردین 12, 1400

    سلام و درود 🌹🌹🌹

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا