🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
عشق من، من قرص ماه آسمانت نیستم!
کشتی بی ناخدایی، بادبانت نیستم
روزه میگری، مسلمانی ولیکن، من چه سود؟
نان و آب و چایی وقت اذانت نیستم
شعر می گویی، تو سعدی باش حتی، جان من
من گلستان هیچ، حتی بوستانت نیستم
کاش میپنداشتی از اشک چشمانم، که من
دوستت دارم ولی دیگر امانت نیستم
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (2):
بستن فرم