گلباره دلم نگار عشق است!
این باره ی نور بارِ عشق است
تصمیم گرفته شد بکوبند
فردی که طلایه دارِ عشق است
استاد ادب چه خوب فرمود :
این واقعه پاک، کارِ عشق است
ظلمی شده کودکان ما را
بازار اگر که زارِ عشق است
پای سفرت دلیر گردد
گر رنجه همو به خارِ عشق است
با درد غمش بساز ، بی شک
بر اوج رسی ، قرارِ عشق است
بَد نیست به کُنه پاکِ ذرّات
این حرفِ نه من ، شعارِ عشق است
هرجا که تو راست راحتِ جان
تردید مکن ، دیارِ عشق است
«من عاشق آن دمی» که جانم
رفت از بَر و در کنارِ عشق است
جان بر تن و عشقِ پاک بَر جان
دادارِ جهان، سوارِ عشق است
« طارق خراسانی »