🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 شکنجه

(ثبت: 4191) خرداد 15, 1396 

سخت تر از سخت ترم,سنگ تر از سنگ ترم….
وای اگر بشکند,قلب پدر سوز من…
جان مرا او گرفت,با دل من خو گرفت,سینه ام آتش گرفت,خون به دلش بر گرفت…
یک شبه آزاد شد,حرف دلش باز شد,رفت که زجرم دهد,با او شکنجنم دهد…
خاک منم,از غمم,آتش هر مرهمم…سینه که آتش گرفت,روح ز تنم پر گرفت…
بد نگفتم به تو,که دلت آتش گرفت,معرکه ی کج گرفت…

سگ چو بیابان منم,مسلخ این جان منم,زجه زدم کشتم,در خودم آویختم,دار زدم کشتم,حس گران مایه را

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (3):