🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 فخری از ایران

(ثبت: 234871) دی 7, 1399 

 

دل غمین و دیده خونبار و، زبانم بسته شد
قلبم از این کوهِ غم، دیگر حزین و خسته شد

طاقتم طاق و، دلم بی تاب و، جانم در فِراق
غصّه ها هر دم به دم، گویی به من وابسته شد

دسته گل هایِ فراوان، رفته در راهِ خدا
داغِ هر یک بر دل و، جانِ همه بنشسته شد

دشمنانِ متّحد، گویی کمر بربسته اند
ما کمرها بشکنیم، چون قلبمان بشکسته شد

سال و قرنی بگذرد، تا زاده گردد سَروَری
سَروِ آزادی بیافتاده، که با خون رَسته شد

فخری از ایران، دگرباره شهیدِ راهِ حق
او که در علم و پژوهش، عالِمی وارسته شد

بدرقه کردم شما را، با سرشکِ دیدگان
این خلوصِ و پاکی ات، نامِ تو را برجسته شد

هسته ایُّ و موشکی، از او شده بالنده تر
تو مپندار این که راهش، بسته و بگسسته شد

ای عدو گر چه شهیدش کرده ای، امّا بدان
تو ذلیلِ این ترور هستی، وَ او شایسته شد

ما مصمّم تر شده، وقتی شهیدی می دهیم
پیروی از راهِ او، بر هر کسی بایسته شد

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):

نظرها
  1. سلام

    ما مصمّم تر شده، وقتی شهیدی می دهیم
    پیروی از راهِ او، بر هر کسی بایسته شد

    👏👏👏👏👏

    درودتان

    در پناه خدا 🌿👏👏👏🌿

  2. درود بزرگوار بسیار زیبا بودشادکام باشید🌹🙏🍃🌿💐

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا