🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۳۹۹/۰۷/۰۷ |
| تعداد شعر: | 304 |
| تعداد مطالب: | |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۳/۰۲/۲۸ |
هر بار که نان را
به نرخ پینه‌های دستانت
می‌خورم
ریشه می‌کنم
نگاهت
نغمه‌ی عشق‌است و
جان می‌دهی
به شعرهایم
میراث‌دار تو می‌شود
نام و نشانم
مرثیه نبودنت را
می‌سرایم
و اندوه می‌چکد
از روزهایم
دیگر موزون نمی‌شود
روزگارم
بی‌قافیه‌ی قامتت پدر
✍#شیدا_شهبازی
📚#خوشه_خوشه
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):
سلام مانا جان این صفحه متعلق به دخترم سارا ست هنوز لینگ را برایش ارسال نکرده
سلام اول از سارا بگویم که نام خواهر من نیز هست و از جانب ایشان
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب سپاسگزارم
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب امیدوارم حالتون خوب باشه و قطعآ انسان در سختی آفریده شده ممنونم بابت
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام مانا جان بزرگواری شما برایمان مسجل است اگر بعید می دانید پس احتمالا اشکال از حقیر
بهمن 7, 1402
سلام و درود
جان مقدس و قدرتمند پدر بزرگوارتان در کهکشان های عشق و نور شاد باد
در پناه خدا 🌱🌹👌👌👌👌👌🌹🌱
پاسخ
بهمن 7, 1402
سلام و عرض ادب سپاسگزارم از لطف شما خداوند حافظ شما باشد🙏
پاسخ
بهمن 11, 1402
سلام بسیار عالی بود
پاسخ
بهمن 27, 1402
سلام‌و ارادت سپاسگزارم
پاسخ
بهمن 27, 1402
به به
بينهايت شيوا
مرحبا گرامى
پاسخ
بهمن 27, 1402
سلام‌و احترام سپاس از لطف شما
پاسخ
بستن فرم