🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۳۹۸/۰۴/۲۴ |
| تعداد شعر: | 166 |
| تعداد مطالب: | |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۳/۰۲/۱۷ |
دست های بسته اش
را که دیدم…
صورت خندانش مرا
به اوج برد…
*******
داستان دارم با خودم
وقتی
قلبم را مرور می کنم…
*****
تیپ ساده اش
مرا یاد
پیپ گرانش
انداخت…
م. مهتاب
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (5):
درود .سپاسگزارم .آموختم از کلامتان 🙏🌹
سلام با اجازه اگر بتوانید دو نکته را در سروده رعایت بفرمایید شعرتان فرازمندنر می‌شود! یک: ارتباطِ دو مصراع
طارق خراسانی در همراه با سکوتی آرام
سلام مانای عزیز از نقد زیبایت دانستم به حقیقت شعر بخوبی پی برده ای برای دخترم سارا
معصومه بیرانوند در همراه با سکوتی آرام
سلام و درود بر شما خیلی جالب بود و پر معنا
مهرداد مانا در همراه با سکوتی آرام
و بالاخره شعر سپید واقعی را از این قلم خواندم . شعری کوتاه که مانند
دی 15, 1398
درود بر شما 💐
پاسخ
دی 15, 1398
سلام
ممنون استادوهمشهری فرهیخته سپاسگزارم 🍃
پاسخ
دی 15, 1398
سلام و درود
تقدیمی : 🌺
جان به کف دیدم به سیما خنده ای
بی غروری هر کجایی جلوه ای
مردِ میدان ،بیشه شیری را نگاه
همچو مهری بر زمین افتاده ای
ولی اله بایبوردی
15 / 10 / 1398
🌺🌺🌹🌺🌺
پاسخ
دی 15, 1398
سلام
ممنونم ازبزرگواری ولطف ومحبتتان… 🌿
پاسخ
دی 15, 1398
🌷🌷🌷
پاسخ
دی 15, 1398
سپاسگزارم🌈
پاسخ
بستن فرم