🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 پازل

(ثبت: 225074) فروردین 21, 1399 

 

آنگاه که
اتفاق برایت
نقش حکمت بازی کند
بزرگ شده ای
تکه های پازل
سرگرمت نکند
بزرگ شده ای
جای پازل ها
عمری جان مرا برد
حال می دانم هر قطعه
تکه ای از جان است
و قرار گرفتن درست
از جمع کردن
بهتر
بدنبال
فلسفه خوبی
از آدم خوب شدن
والاتر
عشق …موسیقی….طبیعت …..
روح……مبداء…….مقصد…….
تکه های پازل
سخت نگیر ….
غرق در تکه ها نشو
پازل که کامل شد
تو دیگر نیستی…….
هر چه هست
تصویر یار است و دیگر
هیچ نیست
خود را تصور کن :
تصویر یار مقابل
محو در رخ همچو ماه
چپ – راست – پشت
همه محو
هر چه هست مقابل
می روی یا می کشاند
رقص کنان پای کوبان می روی
این چه سری است
که سر می رود
تا دل پادشاهی کند ……….

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :

نظرها
  1. محمدعلی رضاپور

    فروردین 21, 1399

    محمدعلی رضاپور

    فروردین 20, 1399

    درودتان گرامی!
    در پنجمین کارگاه ادبی سایت، منتظر نظرات ارزشمندتان هستیم:
    http://sherepaak.com/225005/—

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا