🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
به خاطر بیماری مادرت
میخواستیم تو رو سقط کنیم
ولی، فاطمه این اجازه رو نداد…
خودش رفت برای اینکه تو زندگی کنی
روزای آخر عمرش ازم قول گرفت مراقبت باشم ،
جواد!
من فقط به خاطر قولی که به مادرت دادم ،
رضایت نامه رو امضا نمیکنم
وگرنه
این همه نوجون تو جبه شهید شدن ،
تو هیچی از اونا کم نداری….
___________________
ابوالقاسم کریمی_فرزندزمین
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند (6):
بستن فرم