🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 انگیزه چیست ….نویسنده کیست؟؟؟

(ثبت: 7888) اردیبهشت 11, 1396 

سلام بر اندیشه های فرخنده

فضای مجازی امکان نشر را در اختیار همه گذاشته است ……  از دوست داران ادبیات گرفته تا نویسندگان … همه میتوانند متونی را به صورت نثر و شعر نوشته و در فضای مجازی به صورت نامحدود منتشر کنند ….
اما متاسفانه جعل و کپی را هم به صورت گسترده امکان پذیر کرده است …. چند روزی است به دو مطلب جالب برخورده ام … دو مطلب از دو نویسنده ….. با یکی از نزدیک در تماس هستم و دیگری که دورادور کارهای ایشان را مطالعه می کنم … شباهت دو مطلب مرا واداشت تا این سطور را بنویسم ….
نویسنده و مطلب اول :

لطفا به تاریخ نشر دقت کنید …. این بانو را تقریبا از نزدیک می شناسم و در فضای مجازی در حد هم گروهی و نقد های شخصی در تماس هستیم … یکی از نکات جالب آثار ایشان این است که دیده ام برای انتخاب یک واژه در مصرعی از یک غزل نزدیک به ده روز درگیر بودند تا مثلا از لحاظ هجا و معنا و آهنگ در خور مصرع باشد … حتی از اینجانب که دستی در شعر کلاسیک ندارم نظر خواهی کردند … تامل و دقت ایشان ستودنی است ….

وقتي كه از تو مى نويسم من پاى دلم بد جور مى لرزد
همپاى آن در دفتر شعرم دست قلم بد جور مى لرزد

وقت قرار عاشقى ما در زير باران و كنار تو
قلبم عجب ديوانه مي گردد در هر قدم بد جور مى لرزد

آشوبى از طرز نگاه تو بر ساز من افتاده است امشب
در ارتعاش سيم سُل با دو اين سيم بم بدجور مى لرزد

صدها قسم خوردى كه ديگر من ياد فراموشت شدم حالا
بغض گلو و اشك چشمانم  باهرقسم بد جور ميلرزد

چون پادشاه ظالمى هستى در كشور رويايى قلبم
با بودن تو كاخ آمالم از اين ستم بدجور ميلرزد

اما نمیدانم چرا بی تو در هر مسیری میروم هر بار
در زیر پایم جاده و راه و هر پیچ و خم بد جور میلرزد

95/12/2

مطلب و نویسنده دوم :

گفتم از دور کارهای ایشان را زیر نظر دارم … بدون قضاوت و پیش داوری …. شعر را ارائه میدهم…

وقتی نگاهت می کنم عشقم ، دست و دلم بدجور می لرزد
از شرم زیبای نگاه تو ، این عاشق پر شور می لرزد

وقتی نباشی بی حضور تو ، می ترسد از تنها شدن قلبم
در یک شب سرد و ملال انگیز ، چون مرده ای در گور می لرزد

فرقی ندارد روز و شب حتی ، وقتی کنار من نمی مانی
با اینکه می دانی دل تنگم ، با رفتنت از دور می لرزد

در آسمان چشم من هر شب ، باران اسیر ابر دلتنگی ست
این شانه های خسته از اندوه ، بر یک تن رنجور می لرزد

ساز دلم بی تو چه نا کوک است ، بشنو کمی آهنگ قلبم را
دل در درون سینه ی تنگم ، چون عاشقی مهجور می لرزد

یک دم بیا در خلوتم امشب ، خواهم ببینم روی ماهت را
وقتی نگاهت می کنم عشقم ، دست و دلم بدجور می لرزد
96/2/4

هر دو نویسنده زیر کارهای خود را با تاریخ امضا کرده اند ….. نام ها را پاک کردم …. دنبال جنجال نیستم … اما یک سوال … آیا اتفاقی است … با گذشت دوماه که نمیشود اتفاقی باشد …. اما کارشناسان به خوبی خواهند فهمید کدام اثر اصل و کدام بدل است …. نکات فنی … انتخاب واژه ها و یکدست بودن صنعت شعری … همه و همه اصل و بدل را بارز و نمایان می کنند ….
دوستداران محترم ادبیات لطفا دقت کنید …. گاهی سره و ناسره چنان به یکدیگر نزدیک هستند که تشخیص ناممکن می شود …
پیروز و تندرست باشید
سپاس
مهدی رفوگر

( درود بر همه عزیزان … مطلب بالا توسط اینجانب در محیط تلگرام منتشر شده است … اما از آنجا که هر دو نویسنده در فضای وب نیز کم و بیش فعالیت دارند … تصمیم گرفتم در این محیط نیز مطلب را ارائه نمایم … امیدوارم پایه شروع مقالات کارشناسی توسط اساتید باشد …. متاسفانه اساتید ما در هر دو فضا سکوت کرده اند … خبری از نقدهای خوب نیست …. فراموش نکنیم که …. اگر سکوت کنیم نادان خیال بد کند )

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند (1):

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا