تلاش یا توهم

برای زندگی کردن هیچ تلاشی لازم نیست
انگونه که یک رودخانه بدونه هیچ زحمتی به پیش میرود ، تو نیز چون رودخانه ای در حرکتی ، تلاش رمز موفقیت نیست بلکه زور زدن نفس است چون گردابی که تنها بدور خود میچرخد ، 
نیازی به نگرانی و ترس نیست انسان خلق نشد که ترس را تجربه کند ، خلق شد تا رهایی و پرواز را تجربه کند ، نگران فردا نباش ، فردا چون هر روز میاید با همه حادثه و تجربه ها پس جاری باش بی هیچ ترسی فردا را در آغوش بگیر چون خدا با توست

سطح دریا ( جهان ماده ) همیشه متلاطم است و خروشان گویا هرگز ارام نخواهد گرفت ، در همه نا آرامی به عمق دریا برو( درون خودت ) درخواهی یافت که عمق دریا آرام است همه چی در جای خودش است بدونه هیچ فکر و زحمتی در حال حرکت و زندگی است در نقطه صفر … به عمق وجودت برو انجا ارام ارام است

ذهن خوراکش قواعد و نظم دهی در چارچوب جهان ماده است …هر تلاشی در مهار یک مسله ممکن است حتی منجر به سقوط بیشتر شود

انواع مراقبه ها ، مطالعه ها ، مباحث ، و و و و…. جز تباهی بیشتر نیستند

سوال من این است ایا در عمق وجودت سوالی در جریان است؟

یا خواسته ای و تلاشی برای رسیدن به هدفی موجود است؟

جواب نه است .. نه خواسته است

نه سوالی

نه هدفی

اینها همه از ذهن نا اگاه ماست

که در سطح جهان دنبال چون و چراها میباشد

مث ذرات خاک که باد دایما ان را جابه جا میکند

سوال سوال سوال ؟؟؟؟؟؟ تا کی متوقف میشود؟

هرگز متوقف نمیشود چون سطح دریاست

ذهن ما دایم در تلاطم است

تنها یک هدف بیشتر نیست بدانی کیستی و کجایی

و چقدر با خودت دوری

هر چقدر بیشتر به درونت توجه کنی اهسته اهسته ترس هایت دور میشود .. سوال ها کم رنگ میشود .. خواسته ها محو میشود .. تلاش بی معنی میشود.. مراقبه بی معنی میشود .. حتی بودن بی معنی میشود … تنها یک معنی پدیدار میشود من هستم در یک نقطه ای بی زمان و مکان بی هیچ حالتی و هیچ تلاشی و هیچ پرسش و پاسخی

همه ما بدنبال زیبایی هستیم و نظم دهی لباس زیبا میپوشیم … عطر های زیبا میزنیم .. تمیز میشویم اما به راستی ایا تمام این زیبایی های ظاهری در باطن ما اثری دارد ؟ چون همه این مسایل و زحمات و مشقت ها در بیرون اتفاق میافتد و هیچ نظم شگرفی در ما ایجاد نمیکند جز ایجاد زحمت و اتلاف وقت و هزینه بیشتر و کار بیشتر و خواسته های بیشتر

به اشفته گی های ذهنی خود گوش دهیم به راستی من چقدر اشتفگی ذهنی دارم ؟ ایا هنوز به ندای درونم گوش داده ام؟

اگر خوب دقت کنیم خواهیم یافت ما فقط یک اشفتگی مطلق هستیم

سراسر استرس و خواسته

بدونه هیچ نظم و قانون

ما بدنبال چه هستیم؟ ما چه میخواهیم؟

ما فقط ارامش میخواهیم ، سکوت

نخواستن میخواهیم

سکون میخواهیم

همه اینها  در مرکز هسته وجودی مان هستند جایی که بسیار فاصله دارد با انچه که در ظاهر هستیم

سراسر اشفتگی

سراسر خواسته