🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
قصدی به پریدن لب این بام به هر ساز ندارد
آن باز به این مرتبه از عشق نه، افراز ندارد
آغوش نگاهش به جهانم گل پیوند نبیند
وقتی که زمین سمتِ دلم روزنه ای باز ندارد
در دامن گسترده ی پر پیچ و خم روز و شبِ شهر
تقویمِ وفا در تب طوفان زده آغاز ندارد
در غربت این خاک، هوایی که تنم داغ نموده است
سرد است تمایل به پریشان شدن ابراز ندارد
این قطعه ی درمانده که در هم شکند تارِ شبِ عشق
دردا که رهایش به سیاهیِ غم آواز ندارد
بچّگیام
5 خرداد 95
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):