![احمد خشنودی فر](https://sherepaak.com/wp-content/uploads/2020/03/20200216_221028-1-e1586262476453.jpg)
🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
ما نشسته بر سر سفره کنار موش ها
بوی نان می آید و در زمرهی مدهوش ها
موش ها خنده کنند و حیرتم افزون شود
دیگ ما خالی شده و روی آن سرپوش ها
چشم ها دزدیده و سر در گریبان می برم
سربلند باشد سر سفره سر خاموش ها
موش پیری آید و از روی سفره می نهد
نان خشکی بر دهان و منتی بر دوش ها
امشب این گونه به سر شد لاجرم ما را چه غم؟
ما همان هاییم که دل خوش کرده ایم با دوش ها
کس به کس یاری نمی باشد دگر ما را چه شد
دست ها وا می کنیم و بسته اند آغوش ها
یک نفر فریاد حق دارد ولی همراه نه
صد هزاران گز فتاده از زبان تا گوش ها
چای؟ قهوه؟ زعفران؟ نه طبعمان دیگر شده
صبح و ظهر و شب فقط لب تر کند غم نوش ها
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (3):
آذر 18, 1398
سلام و تقدیم احترام
جناب آقای احمد خشنودی فر
حضورتان در انجمن ادبی شعر پاک روشنی چشم دوستان است
دعوت می کنم از صفحه هم اندیشی دیگری در هنر، کارگاه اول واقع در بخش چرخان آخرین مطالب سایت بازدید فرمایید
منتظر خواندن از قلم زیبای شما در صفحه کارگاه اول هستیم
🍃🌸🍃
پاسخ
بستن فرم