🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
با تو هستم
دوره گردِ کوچه های بی چراغ
چند ویرانه تو را روشنگر راه شب است ؟
تا به کِی روبنده ای از ابر و باد
قصّه پرداز رخ ماه شب است ؟
می رسد روزی که خورشید از نظر پنهان شود
تک سوار شب ، شنل بر دوش با شمشیر رعد
آسمان را غرق در فریاد اخترها کند
درّه ها را اشک ِ پرخونِ شفق دریا کند
می رسد سالی که در آغاز آن
فصل بی برگی بتازد بر بهاران بی امان
باغ سبز زندگی عریان شود
خانه ی هر شاپرک ویران شود
پیچک نیلوفری رقصنده در ایوان شود
وَه چه بازی ها که دارد تاج و تخت
پشت دیوار یخی با ارتشی از مردگان
می درخشد آسمان در دیدگان شاه شب
چون مسیح سرزمین سایه ها
می دمد بر قلب داغ اژدها
گردباد قطبی از آه زمستان می وزد
از گل یخ نغمه ی آتش به گوش سربداران می رسد
خنجری در دست پاک آریا
باید این افسانه را پایان دهد
باید از عطر سحر خاک کفن را جان دهد
از میان سینه ی تاریک و سنگی بگذرد
عشق را سامان دهد
بشنو از من آخرین آواز مرگ
همصدا هرگز نشو با سیل و طوفان و تگرگ
قاصدک باش و در آغوش نسیم آواره شو
درد و رنج لاله ها را چاره شو
گریه های بی کسان را شانه باش
در سکوت عاقلان دیوانه باش
در دل هر گلشنی پروانه باش
تا شکوه نور را در ظلمتت پیدا کنی
تا دراین ماتم سرا با شعله ای
شعر نیما را برای سایه ها معنا کنی
(( بشنو از نی تا حکایت می کند ))
عادل دانشی خرداد 1403
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):
خرداد 14, 1403
درود بر جناب دانشی عزیز
واقعا ریباست…
دستمریزاد
بمانی و بتابی بزرگوار👏👏👏🌺🌺🌺
پاسخ
خرداد 14, 1403
درود جناب گیوه چیان
ممنون از حسن نظر و محبتتان
پاینده بمانید 🌸🌸🌺🌺🌷🌷🌹🌹
پاسخ
خرداد 15, 1403
سلامعادل جان
شکندارم این شعر الهامی ست
چون اتفاقاتی شگرف وباور نکردنی در راه است
می خواهند خاورمیانه جدید بسازند
ولی تنها خداست کهمی داند در این بازی خطرناک چه کسانی بازنده وچه کسانی برنده خواهند شد تغییرات در راه است وهیچنیرویی قادر به جلوگیری از آن نیست
در پناه خدا 🌹
پاسخ
خرداد 15, 1403
درود استاد طارق بزرگوار
سپاس از حضور سبز و حسن نظر همیشگی تان
به بخشی از شعر که رسیدم ناخوداگاه تلمیحاتی از رمان نغمه ی یخ و آتش نوشته جرج آر.آر مارتین آوردم که سریال معروف بازی تاج و تخت را بر اساس این رمان ساختند ..
زنده باشید بزرگوار
🌸🌺🌷🌹
پاسخ
بستن فرم