🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
آن دُزدِ گُنده، وسّطِ ميدان، مقام داشت
رويش گِريم كرده و خيلي شريف بود
از دزدهاي خرده كه ايراد ميگرفت
جدّيّ و خيرخواه و متين و ظريف بود
ناديدني به جيب همه، راه داشت و
در حرفهي شريف خودش بيحريف بود
نامش مدير كلّ و فقط فخر ميفروخت
تا بود چاپلوس به دورش، رديف بود
جايش هميشه در صف اوّل. قبول حق!
از کتاب طنز تلخِ شیرین- محمدعلی رضاپور
ديگر، كسي نگفت عقيدَهش ضعيف بود.
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (1):
بستن فرم