🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 * امروز نمیدانم شمس از چه طرف . . .

(ثبت: 243674) آذر 29, 1400 

*
* امروز نمیدانم شمس از چه طرف سر زد
*تا سر زده ماه من بر خانه ی من در زد
*
* چون در به صدا آمد گفتم ز کجا آمد
* تا من نگران بودم دیدم در دیگر زد
*
* در وا شد و غوغا شد آن گمشده پیدا شد
* مجلس همه زیبا شد دل در طلبش پر زد
*
* زیبا گل باغ من آمد به سراغ من
* شد چشم و چراغ من چون تکه به منظر زد
*
* از شوق ز جا جستم در بستم بنشستم
* پنداشت که من مستم صد طعنه بساغر زد
*
* گفتم چه به از مستی چون تو می من هستی
* می بی تو حرام هستی گر ساقی کوثر زد
*
* گفتا که چه می خواهی گفتم تو خود آگاهی
* وز سینه زدم آهی کو شعله بر آذر زد
*
* از شهد لبان او چسبید لبان من
* بس بوسه مکرر داد بس بوسه مکرر زد
*
* خسرو ز خدا می خواست یاری که چنین زیباست
* وین مزد تلاش او بس این در و آن در زد
* *

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):

نظرها
  1. درود بیکران استاد گرانقدر
    بسیار زیبا و دلنشین و ژرف می سرایید
    قلمتان سبز ،اندیشه والای شما زلال ابدی
    🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

    • خسرو فیضی

      آذر 29, 1400

      . با درودم نیک 🌺
      . استاد بزرگوار اشعار فوق زیبای و
      . ماندگاری دارید که نامتان را هماره جاویدان
      . خواهد داشت .
      . در پرتوی رحمت خداوندی جنت
      . مکان باشید . . آمین

  2. طارق خراسانی

    آذر 29, 1400

    از شهد لبان او چسبید لبان من
    بس بوسه مکرر داد بس بوسه مکرر زد

    خسرو ز خدا می خواست یاری که چنین زیباست
    وین مزد تلاش او بس این در و آن در زد

    سلام و درود

    بسیار عالی ست
    چقدر مرا به وجد آورد این غزل
    دلمریزاد خسرو خوبان
    یلدای تان مبارک

    در پناه خدا 🌿❤️🌹🌹❤️❤️🌹🌹🌿👏👏👏👏👏👌

    • خسرو فیضی

      آذر 29, 1400

      . بیکران درودهایم نثارتان 🌺
      . استاد حضور گران اندیش و ارزشمندتان را
      . ارج می نهم 🌺
      . بالنده ام به کلک دانشور تان به فرزانگی
      . و از این که سخنم دلپسند استاد افتاد
      . تا در ابریشم کلامی پوشیده
      . سر فرازش کنید . ممنونم 🌺
      . سر ارادت ما و آستان حضرت دوست
      . 🌺🌿🌹🌿🌺

  3. فریبا نوری

    آذر 29, 1400

    * در وا شد و غوغا شد آن گمشده پیدا شد
    * مجلس همه زیبا شد دل در طلبش پر زد
    *
    * زیبا گل باغ من آمد به سراغ من
    * شد چشم و چراغ من چون تکه به منظر زد
    *
    * از شوق ز جا جستم در بستم و بنشستم
    * پنداشت که من مستم صد طعنه بساغر زد

    درودها جناب فیضی گرانقدر
    غزل بسیار طرب انگیز و دلربا و زیبایی است
    همه لحظه هایتان شاد و مستانه

    یلدایتان مبارک

    🌹🌹🌹👏👏👏🌹🌹🌹

    • خسرو فیضی

      آذر 29, 1400

      . درود بیکران حکیم بانوی شعر و مهر 🌺
      . استاد گران اندیش که هماره با نگاهی نافذ
      . و لطف سخنی ستودنی
      . به واکاوی شعرم می نشینید بر مسندی
      . ارجمند و والا و بر آن جواهر نظر می افشانید
      . دریای وجودتان آبی و سرشار آرامش
      . 🌺🌿🌹🌿🌺

  4. محمد حسنی

    آذر 30, 1400

    از شهد لبان او چسبید لبان من
    * بس بوسه مکرر داد بس بوسه مکرر زد
    درودها
    🌹🌹👏👏

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا