🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 باز هم…

(ثبت: 264401) مهر 15, 1402 

 

باز هم یادت مرا دیوانه کرد
لحظه هایم را دمی مستانه کرد

تا که دیدم چهره ات را روی عکس
واژه هایم باده در پیمانه کرد

خنده هایت گفته هایت یا که نه!
آن نگاهت..! در وجودم خانه کرد

چشم پر رازت که دیدم، یک نگاه
دور آن نرگس مرا پروانه کرد

بی خبر بودی ولی آن چشم ها
قلب این آشفته را ویرانه کرد

موی زیبایت که این دیوانه دید
روح و جانش را برایت شانه کرد

پیش تر من بیشتر میدیدمت
رفتنت دیدار را سالانه کرد

من نگفتم دوستت دارم همین
خاطرم را در دلت بیگانه کرد

شاعر: فاطمه محمدی (روناهی)

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):

نظرها
  1. عالی🌹

    • مهر 17, 1402

      نوش نگاه تان 🙏🌹

  2. طارق خراسانی

    مهر 17, 1402

    تا که دیدم چهره ات را روی عکس
    واژه هایم عشق را پیمانه کرد

    سلام
    اگر بگوییم
    واژه هایم باده در پیمانه کرد فکر کنم بهتر است چون در پیمانه یک چیزی مانند می و آب و شربت و اینجور چیز ها ریخته میشه

    در پناه خدا 🌱🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌱

    • مهر 17, 1402

      سلام جناب خراسانی بزرگوار
      بله اینطور زیبا تر هم میشود.
      متشکرم زنده باشید. 🙏🌹

  3. ماه بانوی سرزمینم
    بسیار زیبا و با احساس سرودید
    لذت بردم

    • مهر 17, 1402

      درود جناب شبگرد ارجمند
      نوش نگاه تان
      در پناه حق

  4. فروردین 26, 1403

    عالییییی یود

  5. روزگار

    فروردین 26, 1403

    عالیه

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا