🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
1
خودت خوب می دانی
شانه ات پرنده ها
در آغوش کشیده بود
و تنها
برای بی قرار من
لانه ای نداشت
####
2
گناه عشقت را
در جانم انداختی
و
هر چه دورتر می شوی
جهنم از تنهایی
بیشتر دوست داشتنت را
به حسابم می ریزد
#####
3
این راه را
تا به آخر
با خیال راحت برو
تا همیشه
آنقدر عاشقانه ها را
برعکس رفته ام
که هرگز
بهم نمی رسیم
####
4
هیچ بارانی
بر طاقت دلم
ضرب بی قراری نمی گرفت
اگر
دست هایم را
با امید از چتر وصالت
وعده از دلدادگی نمی نهادی
####
5
تو آسمان را
با ستاره هایی
چشمک زن
در آغوش داری و من
کودکانه می خواستم
نقاشی ام از آسمان را
در قلب بپروری
####
6
از تمام حوا
تنها
سیبی
سهم عاشقانه هایم شد
که آدم
دل چیدندش را
نداشت
.
-بچگیام-
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):