🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 بهانه‌ی نگاه

(ثبت: 260984) خرداد 26, 1402 
بهانه‌ی نگاه

«بهانه‌ی نگاه»

به بهانه‌ی نگاهت دل من روانه می‌شد
به حریم قدس تو گاه، غم دل بهانه می‌شد

دم درب آستانت که نگاه من گره خورد
به لطافت وجودت نفسم ترانه می‌شد

شرری به جانم افتاد دم لحظه‌ی ورودم
به هزار جرعه‌ی آب شررم زبانه می‌شد

دو سه بار عطر اذنت به دخول را سرودم
‌‌«بلذیذ» تا رسیدم سخن عارفانه می‌شد

به بهشت پا نهادم وَ پُر از فرشتگان بود
نگران بال‌هایی که گلیم خانه می‌شد

همه بود آرزویم که کبوتران بچینند
دل بی‌لیاقتم را که مدام دانه می‌شد

به ضریح نور رفتم، چه زیارتی! چه شوقی!
به بهای وصلت ای کاش شبِ جاودانه می‌شد

چه خوش است چون پرنده به بهشت تو نشستن
و دلم به آستانت همه‌وقت لانه می‌شد!

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

نظرها
  1. محمدعلی رضاپور

    خرداد 27, 1402

    یا امام رضا

    سلام و درود جناب بهشتی وند

  2. محسن زارع

    خرداد 28, 1402

    بسیار عالی و دلنشین

  3. عماد

    خرداد 30, 1402

    بسیار عالی و زیبا👏👏👏

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا