🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 حجاب شعر من امروز روسری شده است

(ثبت: 5166) آذر 24, 1396 

باران پشت خانه هاجر چه جر جری است

شام عزا،عروسی دنیای من ،پری است

در سرزمین من همه انگورهای خوب

سهم شغال هاست،ونامش برابری است!

اینجا همان کسی که به جان دوست داری اش

با چشم روی هم زدنی سهم دیگری است

دارند می برند از این کوچه عشق را

این چشم خیس هم به تماشای آخری است

گفتند عشق پاک به منزل نمی رسد

هر درد ورنج می رسد از دیر باوری است

باشد بزرگ می شوم وهضم می کنم

عهد و وفا به عشق ،دروغی سراسری است

#محمدجوادمنوچهری

????????????????????????????????????

ده سال بعد….

????????????

حجاب شعر من امروز روسری شده است

چرا که قافیه اش حضرت پری شده است

به کوچه آمده معشوقه ای که یک عمر است

حواله اش همه شب مشت و تو سری شده است…

خلاف آن شب تلخ وداع حالا او

اسیر توده ی باران جرجری شده است

فقط کبودی اطراف گونه و چشمش…!!!

به چشم خواهری اما چه دلبری شده است…

ربوده بود همانی که آرزوی مرا….

چه ساده گرم…سرش جای دیگری شده است

شغال قصه چشیده است طعم لبهایش

و مست شیره ی انگور بهتری شده است

میان سادگی محض، قصه پیچیده است!!!

اگر چه آمده و نیمه وا دری شده است

پری شبیه خودش با همان دو چشم عسل

دلیل و بانی میلاد دختری شده است…

#محمد_جواد_منوچهری 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):