🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
کارم درست اوّل باران، درست شد
کارم کنارِ کارِ بهاران، درست شد
گویا نسیمِ نازِ لطیفی که میوزید
اوّل دلم شکست و، سپس جان،درست شد
دل، بیخیالِ عشق؟! نگو! هیچ خوب نیست
حالا که حالِ بیسرو سامان درست شد
گل خواندو، میشداز نفسش چید این امید:
عطرِ تغزّلاتِ گل افشان درست شد
پروانه بود و کفتر و سنجاقک و نسیم
هر جا که شعرِ چشمهی جوشان درست شد
آتشفشانِ دائمیِ عشق را بگو
در دشت نیز شعبهای از آن درست شد
واجب شد عاشقانهترینها غزل شوند
واجب ترینِ عرصهی امکان درست شد
خورشید نیستیم؛ ولی نور میدهیم
از مهر، جلوههای فراوان درست شد.
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (2):
بستن فرم