![بهروز حبیبی](https://sherepaak.com/wp-content/uploads/2020/11/behrouz-e1604622105701.jpg)
🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
گاهی فضای دلم تنگ و نفسگیر می شود
از هر چه آشنا و غریبه دلگیر می شود
در گوشه ای نشسته فرو می روم در خود
حس میکنم که سلولهای تنم پیر می شود
از هر طرف که می روم به در بسته می خورم
گویی تلاش اسیر پنجه ی تقدیر می شود
بی اختیار دست می کشم از دست اختیار
از دست جبر این زمانه چه تدبیر می شود؟
همچون غزال زخمی ام افتاده از نفس
در بیشه زار عمر طعمه ی یک شیر می شود
خم می شود نهال وجودم زمانی که
شرم و وفا و شرف در غل و زنجیر می شود
در حیرتم ز کار جهان و گذشت عمر
تا باز می کنی دیده ، زمان دیر می شود
99/09/16
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):
آذر 17, 1399
سلام و عرض ارادت
پیشنهاد می کنم همیشه روی کاغذ الگوی تقطیع شعرتان را بنویسید:
در حیرتم ز کار جهان و گذشت عمر
مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
_ _ @ _/ @ _ @ @ / _ _ @ _/ @ _
مصرع ها را موقع سرایش یکی یکی با الگوی بالا محک بزنید
هجای کوتاه: @
هجای بلند: _
هجای کشیده: _@
در حال حاضر جز همان یک مصرع که در بالا نوشتم بقیه مصرع ها خارج از وزن هستند
پاسخ
آذر 17, 1399
سلام و درود
سپاس از نقد ارزشمندتان. آموختم.💐
پاسخ
آذر 17, 1399
💐🌹💐🌹💐🌹💐
پاسخ
آذر 17, 1399
سپاس از حضورتان💐
پاسخ
آذر 17, 1399
🌹🌹🌹🌹💐💐💐
پاسخ
آذر 17, 1399
سپاس از حضورتان💐
پاسخ
آذر 17, 1399
درودها جناب حبیبی
شعرهای قبلی تان به مراتب قوی تر و بی نقص تر از این اثر بودند
البته فراز و فرود همیشه برای همه شاعران هست
برقرار و بهروز باشید🌈
پاسخ
آذر 17, 1399
سپاس از حضورتان💐
پاسخ
بستن فرم