![پریسا سروی](https://sherepaak.com/wp-content/uploads/2020/07/photo_2020-07-09_21-57-34.jpg)
🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
.
مرگ باشد زندگانی، شکوه ام دیگر چه سود؟
دائما با خود بگویم، دیر شد اما چه زود
شهر دل باشد قفس در زیر سقفی از سکوت
خالیم من از خودم، صامت به دور از هر شنود
من گذشتم از خودم چون کار دل باشد تمام
یآس و تنهایی خزد هر لحظه چون در تار و پود
رفته دیگر چون زمانم خفته ام در خامشی
جان بیدارم اسیری در سرابی پر ز دود
من چنان از خود شدم غافل که گم کردم خودم
کاش می شد از خودم تا خود شدن راهی گشود
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):
اردیبهشت 7, 1400
سلام و درود
غزل زیبایی ست
لذت بردم
در پناه خدا
🌿👏👏👏🌹🌿
پاسخ
اردیبهشت 12, 1400
درود بی نهایت سپاس استاد 🌹🌹
پاسخ
بستن فرم