🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
روزی که از کنار من آن نازدانه رفت
از هر طرف غمی دل من را نشانه رفت
تا بود، قرص بود بود دلم با حضور او
وقتی که رفت، برکت از این آشیانه رفت
بسیار ماهرانه مرا صید کرده بود
با این وجود دلبر من، ناشیانه رفت
عاشق نبود، عشق برایش فسانه بود
باور نمی کنید ولی عاشقانه رفت
گفتم نرو، به گفته ی من اعتنا نکرد
جزء خواص بود ولی عامیانه رفت
تردیدی از نرفتن و رفتن همیشه داشت
آخر میان شک و یقین شاعرانه رفت
دیگر بهانه ای که بماند، نمانده بود
این را بهانه کرده و با این بهانه رفت
شاید دوباره باز نگردد بسوی من
چون رفت و رفت از دل من، جاودانه رفت
برگشتنش به قطع و یقین غیر ممکن است
زیرا به عقل ناقص خود، عاقلانه رفت
من ناز کش نبودم و او ناز می فروخت
شاید به این دلیل هم، آن نازدانه رفت
۹۷/۰۱/۲۰ مرتکب شدم
#رضا_زمانیان_قوژدی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (3):
فروردین 22, 1397
سلام و درود
در يك كلام
به داشتن شما افتخاد مي كنم
برگشتنش به قطع و یقین غیر ممکن است
زیرا به عقل ناقص خود، عاقلانه رفت
من ناز کش نبودم و او ناز می فروخت
شاید به این دلیل هم، آن نازدانه رفت
در پناه خدا شاد زي
پاسخ
فروردین 22, 1397
سلام و عرض ارادت.
لطف دارید حضرت استاد.
امید که در خور و شایسته ی مراحم جنابعالی باشم.
مانا باشید و قلمتان استوار
پاسخ
فروردین 22, 1397
سلام
درود بر شما
پاسخ
فروردین 23, 1397
سلام
سپاس از محبت تان. ..
پاسخ
بستن فرم