🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
زحمتکش بی ادّعا
آشغال از ما، تمیزی از تو، مرد با صفا!
با صفای تو صفایی میکنم صاحب صفا!
صبح زیبا، همدم ای با آفتاب زندگی
میکنی جادو به جارو، کوچههای شهر ما
هر درختی آب میخواهد. درخت جارویت
میدهد امّا به پاکی، آبهای جان فزا
دیر پیدا میکنی شیء گرانقدریّ و زود
میشود با صاحبش شأن بلندت آشنا
گوشهای بنشینی وچایی بنوشی. نوش جان!
هم خدا قوّت! بنازم مردیات مرد خدا!
پینه بردست وعرق برصورت وشُکری به لب
لقمهی نان حلالی هم گوارای شما!
آن که نانش شُبهه دارد، ادّعایش میشود
دوست میدارم تو را،زحمتکش بیادّعا!
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (1):
بستن فرم