🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
مهتاب از جا، کنده شد؛ در التهاب افتاد شقّ القمر شد. در دو عالَم، انقلاب افتاد
خورشید تا افتاد بر دریا، قیامت شد آتش گرفت عالَم. مصیبت، بی نهایت شد
هفت آسمان بر دوش و، تنها بر زمین می رفت او خود، قیامت بود و آیت بود و غایت شد
پیشانی اش مَه پیشه، چشمانش خداپیما با قامتی که اِستنادِ استقامت شد
دوشی که جای بوسه های کوله باران بود آیا خیالش راحت و در استراحت شد؟
تازه، یتیمان، اُنسِ شان را تازه می کردند اما پدر، دیگر پُر از عزمِ عزیمت شد
تازه، فقیران معنیِ دستِ خدا با ماست … تازه، هوای کوفه، سرشار از محبت شد
آن شب که خورشیدی ترین اسطوره را کشتند آن شب که ماهِ آسمان، قلبش دو قسمت شد
آن شب که دنیا، بار دیگر، داغِ بابا دید آن شب، بله آن شب، خدا اهل روایت شد
دیگر، علیّ بن ابی طالب، زمینگیر است آن آسمانگیری که عُمری، ماهِ دعوت شد
امشب که بابای ازل، قصدِ ابد دارد مسجد به خون، زینت شد و غرقِ لطافت شد
قدرِ شبِ قدرِ علی را عشق می داند.
سه گلشن، قالبی تازه در شعر فارسی است.
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):
خرداد 5, 1398
دستمریزاد آقای رضاپور
از مؤلا عوض بگیری
التماس اجابت دعا در شب لیالی قدر…
تقدیمی :
خانه یِ کعبه عزادار تو شد
مسجد کوفه نگهدارت نشد
ولی اله بایبوردی
🌹🌹🌺🌺🌺🌹🌹
پاسخ
خرداد 6, 1398
سلام و احترام و عرض ارادت، جناب بایبوردی بزرگوار🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
خرداد 6, 1398
سلام و احترام و عرض ارادت، جناب بایبوردی بزرگوار
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
خرداد 5, 1398
درود بر شما جناب رضاپور عزیز
جقدر عالی و آسمانی سرودید
می بینم که توان و ظرفیت این قالب شعری بسیار عالی ست
این فرصت را در اختیار شاعر می گذارد تا بتواند در عرصه ی وسیعی از واژه ها هنر نمایی کند و شاهکار بیافریند .
اجرتان با صاحب اثر
پیشانی او به مرگ خندید، شکافت
چون ماه که تا روی نبی دید، شکافت
با دست نبی رقابتی داشت مگر
آن تیغ که پیشانی خورشید شکافت
سر بلند باشید به مهر
💐💐💐💐💐💐🌿🌹
پاسخ
خرداد 6, 1398
سلام و سپاس، لطف فرمودید جناب استاد🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
خرداد 7, 1398
درودها استاد رضا پور عزیز🌷
عالی مثل همیشه 🌷
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
پاسخ
خرداد 7, 1398
سلام و احترام و سپاس بابت التفات تان🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
بستن فرم