🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 سیلی باد

(ثبت: 269238) فروردین 31, 1403 

 

من زاده شده ام
در بی نهایت تنهایی، زن نباشم
در این سرزمین نحس،
زن ستیز و شاعر کش خود تن باشم
زاده شده ام برای نیستی
وقتی هستی، نام زنی ست
که دادگاه ها،
کمر به شکست او بسته اند

مرا نیست کنید
وقتی عشق باد می شود
گونه هایم را نوازش می کند
و خالی می شود
از خشم گونه های متورمم
من پر می شوم
چون تکه ابری سیلی خورده
که هر لحظه ممکن است ببارم
گاهی می بارم برای باران هایی،
که نام دیگر کتایون اند
چکه چکه فرو می‌ریزند
تمام نمی شوند
برای جگر گوشه هایشان.

بی دهان مانده ام
میان شعر
و دنیا نام زنی ست نابینا
که کلماتش
آش دهان سوز شده اند

مرا دور کنید
از لکه هایی که زن شده اند
از تکه هایی که ابر شده اند
از ابر های باردار و داغدار
مرا نیست کنید …

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (5):

نظرها
  1. امین غلامی

    فروردین 31, 1403

    ته بی انصافیست…
    که تو باشی و منم باشم و تنها باشیم…

    امین غلامی ملقب به شاعر کوچک

    • حدیث عبدلی

      اردیبهشت 2, 1403

      سلام و درود جناب غلامی
      از حضور ارزنده تان سپاس گزارم
      به مهر خواندید.

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا