🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
« به نام خدا »
گاه ؛ جایِ درکِ « حق » ؛ محراب را فهمیده ایم ؛
از مسلمانی ، فقط ؛ آداب را فهمیده ایم !
از سبب سازِ جهان گاهی چه دور و غافلیم ؛
دل به ظاهر بسته و اسباب را فهمیده ایم !
ما چرا ترس از خدا را رستگاری خوانده ایم ؟
از جهانی مرحمت « اِرعاب » را فهمیده ایم ؟!
با دعایِ نیمه شب باید از او حاجت گرفت ؛
بی خبر از فیضِ شبها خواب را فهمیده ایم
این همه آیت در این عالم برایِ فکرت است ؛
از حقیقتهای « رَب » اِعجاب را فهمیده ایم !
در میانِ این همه بدخواه و دشمن تا کنون ؛
ارزشِ همراهیِ « اَحباب » را فهمیده ایم ؟؟؟
صد هزاران بار ما از پشت خنجر خورده ایم ؛
تا که فرقِ « باب » با « ناباب » را فهمیده ایم
آنقَدَر با کاذب و نا اهل و صد رو گشته ایم ؛
تا شِگِردِ مردمِ « کذّاب » را فهمیده ایم
از « علی » و نورِ چشم او ؛ « حسین ابن علی » ؛
معنیِ خورشیدِ عالمتاب را فهمیده ایم
روز و شب در شعرِ خود نام از « خدا » آورده ایم ؛
تا چنین مفهومِ « شعرِ ناب » را فهمیده ایم .
« مهران اسدپور »
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (5):