🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 شلاق عشق

(ثبت: 241997) مهر 8, 1400 

 

باد و  باران بود و تو بودی ،

و من بی پناه

باد شلاق کرد باران را،

بر سر و روی منه بی گناه

تو باد و عشق شلاق باران ،

بر روح رنجورم بی کلام

شلاق عشق را زیبا نواختی

بروی عاشقت بی سلام

تاب آوردو پیچ و تاب خورد قلبم ،

حبس شد صدا در دهان

منتظر ماندم بیاساید طوفان،

بخوابد باد و نبارد  دگر باران

و ما در آغوش هم بی طوفان

و محو اندر زمان

دوش خواب دیدم آسوده میرفتیم

پی عشقمان بی امان

ولی باز طوفان شد و باد آمد

و بارید باران بی گمان

باز تو بودی و باد و بارش باران ،

بی من اندر خزان

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (3):

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا