🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۴۰۱/۰۲/۱۶ |
| تعداد شعر: | 150 |
| تعداد مطالب: | |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۲/۱۱/۱۴ |
دقیقا کجایی و کجا ایستاده ای؟
من الان دقیقا در عصری از روزهای اردیبهشت هستم
همان اردیبهشتی که قول آمدنت را در یکی از عصرهایش به من داده بودی.
یادم است آمدنت را قول مردانه دادی
حالا من نمی دانم عصر است آن هم اردیبهشت؟
یا اشتباه می کنم و تو هنوز زمان قولت نرسیده!!!
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (5):
عادل دانشی در امشب ستاره نام تو را داد می زند
درود مانای عزیز سپاس از نقد و حسن نظرت البته من خودم رو شاعر نمی
سبزه نه گل نه صبح عطر آگینی لبریز سکوت تلخی و غمگینی زد ابر زمستان به سرت
مانا جان این را از صمیم دلم می گویم بابا طارق فدای فرزند
طارق خراسانی در تو بهارم شده ای
سپاس از مدیریت محترم که شعر ویرایش شده با بیت تقدیمی جناب معصومی را سریعا
مهرداد مانا در امشب ستاره نام تو را داد می زند
چنین در روایات خوانده ایم که عدالت و حکمت در نزد علی پسر ابیطالب بوده
اردیبهشت 10, 1402
سلام
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد
حالا حالا ها باید صبر کنی
حالا که مصرعی از غزل زیبای حافظ را آورده ام بد نیست تمام غزل را با هم بخوانیم شاید او بیاید:
نقدِ صوفی نه همه صافیِ بی‌غَش باشد
ای بسا خرقه که مُستوجبِ آتش باشد
صوفیِ ما که ز وِردِ سحری مست شدی
شامگاهش نگران باش که سرخوش باشد
خوش بُوَد گر مَحَکِ تجربه آید به میان
تا سِیَه روی شود هر که در او غَش باشد
خَطِّ ساقی گر از این گونه زند نقش بر آب
ای بسا رُخ که به خونابه مُنَقَّش باشد
ناز پروردِ تَنَعُّم نَبَرَد راه به دوست
عاشقی شیوهٔ رندانِ بلاکش باشد
غمِ دنیای دَنی چند خوری؟ باده بخور
حیف باشد دلِ دانا که مُشَوَّش باشد
دلق و سجادهٔ حافظ بِبَرَد باده فروش
گر شرابش ز کفِ ساقی مَه وَش باشد
در پناه خدا 🌱👌🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹👌🌱
پاسخ
اردیبهشت 10, 1402
درود استاد
سپاس از شما
پاسخ
بستن فرم