🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
من قُماربازم
و نَردِ عشقِ تو میبازم
قماربازی
مرامم گشت
که عشقِ تو سرانجامش
قماری بود عَبث
بارها و بارها من باختم
هر چه آمالی که در دل داشتم
در ره عشق تو می انگاشتم
گر چه رویا بود
من کاخی برایش داشتم
تو همان ماری
که در آستین خود میداشتم
نه همان آسی
که در آستین می پنداشتم
بیش از این من بعدِ عمری
چه ز باغ عشق بر میداشتم
من قماربازم
و نَردِ عشق را
با تو چنین میبازم
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (2):
بستن فرم